اموزه های قران وعترت و نماز | ||
|
موضوعات مرتبط: برچسبها: موضوعات مرتبط: برچسبها:
پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 2 » پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 3 » پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 4 » پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 5 » پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 6 »
پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 8 » پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 10 » موضوعات مرتبط: برچسبها: متن و آهنگ سرود « من پیشتازم » من پيشتازم ، من پيشتازم برای دریافت آهنگ باکلام و بیکلام و متن این سرود به ادامه مطلب مراجعه کنید دریافت آهنگ با کلام ، بی کلام و متن سرود موضوعات مرتبط: برچسبها: متن و آهنگ سرود « ذکر جمیل »
اي راز و نياز بي کرانه توجه داشته باشید نام شاعر و آهنگساز این سرود در فایل پیوستی موجود می باشد ... دریافت آهنگ با کلام ، بی کلام و متن سرود موضوعات مرتبط: برچسبها: موضوعات مرتبط: برچسبها: احكام قبلهمسأله 784. خانه كعبه كه در مكه معظمه ميباشد و جاي خانه تا منتهاي زمين و بالاي آن تا منتهاي آسمان قبله است، و بايد روبروي آن نماز خواند ولي كسي كه دور است، اگر طوري بايستد كه بگويند: رو به قبله نماز ميخواند كافيست. و هم چنين است كارهاي ديگري ـ مانند سر بريدن حيوانات ـ كه بايد رو به قبله انجام گيرد. مسأله 785. كسي كه نماز واجب را ايستاده ميخواند، بايد صورت و سينه و شكم و جلوي پاهاي او رو به قبله باشد واحتياط مستحب آن است كه انگشتان پاي او هم رو به قبله باشد بطوري كه بگويند: پاي او رو به قبله است. مسأله 786. كسي كه بايد نشسته نماز بخواند، اگر نميتواند بطور معمول بنشيند و در موقع نشستن كف پاها را به زمين ميگذارد، بايد در موقع نماز صورت و سينه و شكم و ساق پاي او رو به قبله باشد. مسأله 787. كسي كه نميتواند نشسته نماز بخواند، بايد در حال نماز به پهلوي راست طوري بخوابد كه جلوي بدن او رو به قبله باشد و اگر ممكن نيست، بايد به پهلوي چپ طوري بخوابد كه جلوي بدن او رو به قبله باشد و اگر اين را هم نتواند، بايد به پشت بخوابد بطوري كه كف پاهاي او رو به قبله باشد. مسأله 788. نماز احتياط و سجده و تشهد فراموش شده را بايد رو به قبله خواند، و سجده سهو را نيز بنابر احتياط لازم بايد رو به قبله به جا آورد. مسأله 789. نماز مستحبي را ميشود در حال راه رفتن و سواري خواند و اگر انسان در اين دو حال، نماز مستحب بخواند، لازم نيست رو به قبله باشد. مسأله 790. كسي كه ميخواهد نماز بخواند، بايد براي پيدا كردن قبله كوشش نمايد، تا يقين كند قبله كدام طرف است و اگر نتواند يقين پيدا كند، بايد به گماني كه از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاي آنان يا از راههاي ديگر پيدا ميشود عمل نمايد، حتي اگر از گفته فاسق يا كافري كه به واسطه قواعد علمي قبله را ميشناسد گمان به قبله پيدا كند كافيست. مسأله 791. كسي كه گمان به قبله دارد، اگر بتواند گمان قويتري پيدا كند نميتواند به گمان خود عمل نمايد، مثلاً اگر ميهمان ازگفته صاحبخانه گمان به قبله پيدا كند ولي بتواند از راه ديگري گمان قويتري پيدا كند نبايد به حرف او عمل نمايد. مسأله 792. اگر براي پيداكردن قبله وسيلهاي ندارد، يا با اين كه كوشش كرده، گمانش بطرفي نميرود، چنان چه وقت نماز وسعت دارد، بايد چهار نماز به چهار طرف بخواند و اگر به اندازه چهار نماز وقت ندارد، بايد به اندازهاي كه وقت دارد، نماز بخواند، مثلاً اگر فقط به اندازه يك نماز وقت دارد، بايد يك نماز به هر طرفي كه ميخواهد بخواند و بعد از وقت با علم به قبله بنابر احتياط لازم نماز را قضا كند و بايد نمازها را طوري بخواند كه يقين كند يكي از آنها رو به قبله واقع شده، يا اگر رو به قبله نبوده، به سمت راست و يا سمت چپ قبله نرسيده است. مسأله 793. اگر يقين يا گمان كند كه قبله در يكي از دو طرف است، بايد به هر دو طرف نماز بخواند ولي احتياط مستحب آن است كه در صورت گمان، به چهار طرف نماز بخواند. مسأله 794. كسي كه بايد به چند طرف نماز بخواند، اگر بخواهد دو نماز بخواند كه مثل نماز ظهر و عصر بايد يكي بعد از ديگري خوانده شود، ميتواند نماز اول را به آن چند طرف كه واجب است بخواند، بعد نماز دوم را شروعكند و ميتواند هر دو را پشت سر هم به يك طرف به جا آورد و بعد به طرف ديگر شروع كند. مسأله 795. كسي كه يقين به قبله ندارد، اگر بخواهد غير از نماز، كاري كند كه بايد آن را رو به قبله انجام داد ـ مثلاً بخواهد سر حيواني را ببرد ـ بايد به گمان عمل نمايد و اگر گمان ممكن نيست به هر طرف كه انجام دهد صحيح استموضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها: واجبات نماز يازده چيز است: اول ـ نيت. دوم ـ قيام، يعني: ايستادن. سوم ـ تكبيرة الاحرام، يعني: گفتن اللهُ أَكْبَر در اول نماز. چهارم ـ ركوع. پنجم ـ سجود. ششم ـ قرائت. هفتم ـ ذكر. هشتم ـ تشهد. نهم ـ سلام. دهم ـ ترتيب. يازدهم ـ موالات، يعني: پيدرپي بودن اجزاء نماز. مسأله 951. بعضي از واجبات نماز ركن است، يعني: اگر انسان آنها را به جا نياورد، يا در نماز اضافه كند، عمداً يا اشتباهاً، نماز باطل ميشود و بعضي ديگر ركن نيست، يعني: اگر عمداً كم يا زياد شود، نماز باطل ميشود و چنان چه اشتباهاً كم يا زياد گردد، نماز باطل نميشود. اركان نماز پنج چيز است: اول ـ نيت. دوم ـ تكبيرة الاحرام ولي زياد شدن سهوي آن بنابر احتياط موجب باطل شدن نماز است بنابراين، احتياط، اتمام نماز و اعاده آن است. سوم ـ قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع، يعني: ايستادن پيش از ركوع. چهارم ـ ركوع. پنجم ـ دو سجده از يك ركعت. موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب بسم الله الرحمن الرحیم عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِاز فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلى اللّه علیهوَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فىو آله ، جابر گوید شنیدم از فاطمه زهرا كه فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا دربَعْضِ الاَْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیْكَ السَّلامُ قالَبعضى از روزها و فرمود: سلام بر تو اى فاطمه در پاسخش گفتم : بر تو باد سلامفرمود:اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُكَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِمن در بدنم سستى و ضعفى درك مى كنم ، گفتم : پناه مى دهم تو را به خدا اى پدرجان از سستى و ضعففَقَالَ یا فاطِمَةُ ایتینى بِالْكِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ فَاَتَیْتُهُ بِالْكِساَّءِفرمود: اى فاطمه بیاور برایم كساء یمانى را و مرا بدان بپوشان من كساء یمانى را برایش آوردمالْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ كَاَنَّهُ الْبَدْرُو او را بدان پوشاندم و هم چنان بدو مى نگریستم و در آن حال چهره اش مى درخشید همانند ماهفى لَیْلَةِ تَمامِهِ وَكَمالِهِ فَما كانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْشب چهارده پس ساعتى نگذشت كه دیدم فرزندم حسن وارد شد واَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا قُرَّةَ عَیْنىگفت سلام بر تو اى مادر گفتم : بر تو باد سلام اى نور دیده اموَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَیِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُو میوه دلم گفت : مادرجان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گویا بوىجَدّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُجدم رسول خدا است گفتم : آرى همانا جد تو در زیر كساء است پس حسن بطرفنَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْكساء رفت و گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار اى رسول خدا آیا به من اذن مى دهىاَدْخُلَ مَعَكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیاكه وارد شوم با تو در زیر كساء؟ فرمود: بر تو باد سلام اى فرزندم و اىصاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَما كانَتْصاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزیر كساء رفتاِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمّاهُساعتى نگذشت كه فرزندم حسین وارد شد و گفت : سلام بر تو اى مادرفَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّةَ عَیْنى وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَگفتم : بر تو باد سلام اى فرزند من و اى نور دیده ام و میوه دلم فرمود:لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَیِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّى رَسُولِمادر جان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گویا بوى جدم رسولاللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ وَاَخاكَ تَحْتَ الْكِساَّءِخدا (ص)است گفتم آرى همانا جد تو و برادرت در زیر كساء هستندفَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُحسین نزدیك كساء رفته گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار، سلامعَلَیْكَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُما تَحْتَ الْكِساَّءِبر تو اى كسى كه خدا او را برگزید آیا به من اذن مى دهى كه داخل شوم با شما در زیر كساءفَقالَ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَفرمود: و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعت كننده امتم به تو اذن دادم پس او نیز بامَعَهُما تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِكَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍآن دو در زیر كساء وارد شد در این هنگام ابوالحسن على بن ابیطالب وارد شدوَقالَالسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا اَبَاو فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم : و بر تو باد سلام اى اباالْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ فَقالَ یا فاطِمَةُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ رائِحَةًالحسن و اى امیر مؤ منان فرمود: اى فاطمه من بوى خوشى نزد تو استشمام مى كنمطَیِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَگویا بوى برادرم و پسر عمویم رسول خدا است ؟ گفتم : آرى این او است كهوَلَدَیْكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَبا دو فرزندت در زیر كساء هستند پس على نیز بطرف كساء رفت و گفت سلام بر تویا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَیْكَاى رسول خدا آیا اذن مى دهى كه من نیز با شما در زیر كساء باشم رسول خدا به او فرمود: و بر توالسَّلامُ یا اَخى یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَكَباد سلام اى برادر من و اى وصى و خلیفه و پرچمدار من به تو اذن دادمفَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْكِساَّءِ ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُپس على نیز وارد در زیر كساء شد، در این هنگام من نیز بطرف كساء رفتم و عرض كردم سلامعَلَیْكَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَن اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِبر تو اى پدرجان اى رسول خدا آیا به من هم اذن مى دهى كه با شما در زیر كساء باشم ؟قالَ وَعَلَیْكِ السَّلامُ یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَكِ فَدَخَلْتُ تَحْتَفرمود: و بر تو باد سلام اى دخترم و اى پاره تنم به تو هم اذن دادم ، پس من نیز به زیرالْكِساَّءِ فَلَمَّا اكْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْكِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِكساء رفتم ، و چون همگى در زیر كساء جمع شدیم پدرم رسول خدابِطَرَفَىِ الْكِساَّءِ وَاَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّدو طرف كساء را گرفت و با دست راست بسوى آسمان اشاره كرد و فرمود: خدایاهؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیْتى وَخ اَّصَّتى وَح اَّمَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمىاینانند خاندان من و خواص ونزدیكانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من استیُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْمى آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد وبه اندوه مى اندازد مراهرچه ایشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر كه با ایشان بجنگدوَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْو در صلحم با هر كه با ایشان درصلح است ودشمنم باهركس كه با ایشان دشمنى كند و دوستم با هر كس كه ایشان را دوست دارد اینانمِنّى وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَرَحْمَتَكَ وَغُفْرانَكَاز منند و من از ایشانم پس بفرست درودهاى خود و بركتهایت و مهرت و آمرزشتوَرِضْوانَكَ عَلَىَّ وَعَلَیْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراًو خوشنودیت را بر من و بر ایشان و دور كن از ایشان پلیدى را و پاكیزه شان كن بخوبىفَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِكَتى وَی ا سُكّ انَ سَم و اتى اِنّى ما خَلَقْتُپس خداى عزوجل فرمود: اى فرشتگان من و اى ساكنان آسمانهایم براستى كه من نیافریدمسَماَّءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیَّئَةً وَلاآسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نهفَلَكاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْكاً یَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِفلك چرخان و نه دریاى روان و نه كشتى در جریان را مگر بخاطر دوستى اینالْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْپنج تن اینان كه در زیر كسایند پس جبرئیل امین عرض كرد: پروردگارا كیانندتَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِدر زیر كساء؟ خداى عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و كان رسالتند:هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْآنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش جبرئیل عرض كرد: پروردگارا آیا به من هم اذن مى دهىاَهْبِطَ اِلَى الاَْرْضِ لاَِكُونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَكه به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم خدا فرمود: آرى به تو اذن دادمفَهَبَطَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّپس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت : سلام بر تو اى رسول خدا، (پروردگار) علىّالاَْعْلى یُقْرِئُكَ السَّلامَ وَیَخُصُّكَ بِالتَّحِیَّةِ وَالاِْكْرامِ وَیَقُولُ لَكَاعلى سلامت مى رساند و تو را به تحیت و اكرام مخصوص داشته و مى فرماید:وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلابه عزت و جلالم سوگند كه من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نهقَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَةً وَلا فَلَكاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلاماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخان و نه دریاى روان و نه كشتى درفُلْكاً یَسْرى اِلاّ لاَِجْلِكُمْ وَمَحَبَّتِكُمْ وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَكُمْجریان را مگر براى خاطر شما و محبت و دوستى شما و به من نیز اذن داده است كه با شمافَهَلْ تَاْذَنُ لى یا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یادر زیر كساء باشم پس آیا تو هم اى رسول خدا اذنم مى دهى ؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام اىاَمینَ وَحْىِ اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَامین وحى خدا آرى به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیرالْكِساَّءِ فَقالَ لاَِبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْكُمْ یَقُولُ اِنَّما یُریدُ اللَّهُكساء شد و به پدرم گفت : همانا خداوند بسوى شما وحى كرده و مى فرماید: ((حقیقت این است كه خدا مى خواهدلِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً فَقالَ عَلِىُّ لاَِبىپلیدى (و ناپاكى ) را از شما خاندان ببرد و پاكیزه كند شما را پاكیزگى كامل )) على علیه السلام به پدرم گفت :یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْكِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَاى رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن ) ما در زیر كساء چه فضیلتى (و چه شرافتى ) نزداللَّهِ فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاًخدا دارد؟ پیغمبر(ص ) فرمود: سوگند بدان خدائى كه مرا به حق به پیامبرى برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق )ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْبرگزید كه ذكر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما در انجمن و محفلى از محافل مردم زمین كه در آن گروهى ازشَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِكَةُشیعیان و دوستان ما باشند جز آنكه نازل شود بر ایشان رحمت (حق ) و فرا گیرند ایشان را فرشتگانوَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شیعَتُناو براى آنها آمرزش خواهند تا آنگاه كه از دور هم پراكنده شوند، على (كه این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ماوَرَبِّ الْكَعْبَةِ فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاًرستگار شدیم و سوگند به پروردگار كعبه كه شیعیان ما نیز رستگار شدند، دوباره پیغمبر فرمود: اى على سوگند بدانكه مرا بحق به نبوتوَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِبرانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) برگزید ذكر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما درانجمن ومحفلى از محافلاَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّمردم زمین كه در آن گروهى از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناكى باشد جزوَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَكَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّآنكه خدا اندوهش را برطرف كند و نه غمناكى جز آنكه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهى باشد جز آنكهوَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَكَذلِكَخدا حاجتش را برآورد، على گفت : بدین ترتیب به خدا سوگند ما كامیاب و سعادتمند شدیم و هم چنینشیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْكَعْبَةاللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهمموضوعات مرتبط: برچسبها: روح نماز نماز باز دارنده از فحشا و منكرات است. نماز و صلات از وصلت و پیوند است، یا از زیارت و دیدار. حضرت امیر علیه السلام در تفسیر قد قامت صلواة فرموده : یعنى وقت دیدار یا رحمت فرا رسید. (1) پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر كس نمازش او را از زشتى و گناه باز ندارد، از خدا دورتر میشود. نماز كسى كه از نمازش اطاعت نمیكند نماز نیست. اطاعت نماز یعنى بازداشتن از گناه و زشتى. روایت است یكى از انصار همراه پیامبر نماز میخواند، ولى مرتكب گناه میشد. به پیامبر گفتند، فرمود: بالاخره روزى نمازش از گناه باز خواهد داشت چندى نگذشت كه توبه كرد! امام صادق علیه السلام فرمود: هر كس میخواهد بداند نمازش قبول شده یا نه، بنگرد آیا نمازش او را از فحشا و منكر باز داشته است یا نه؟ به هر مقدار كه باز داشته، همان مقدار از نمازش پذیرفته شده است. نماز بى روح تأثیرى در جلوگیرى از گناه ندارد. و این حقیقتى قرآنى است. نمازى كه خاصیت بازدارندگى از گناه را نداشته باشد، تنها شكلى از نماز و اسكلتى بى روح است. هر مقدار كه نماز روح داشته باشد، تاثیر گذار است. نماز بى روح نوعى نفاق است. نفاق آنست كه خشوع اندام، بیش از خشوع دل و درون باشد. هر مقدار از نماز كه فاقد روح باشد، به سوى خدا بالا نمیرود. آیات و روایات نشان میدهد نماز، تنها اعمال و حركات ظاهرى نیست. خداوند میفرماید "واى بر نمازگزارانى كه در نمازشان اهل سهو و سهل انگارى هستند". این آیه غفلت نمازگزاران را مذمت و سرزنش میكند، با آن كه نماز میخوانند. مؤمنانى رستگارند كه در نمازشان خاشع باشند. نماز را براى یاد من بر پا دار. نماز را در حال مستى نخوانید تا آنكه بدانید چه میگویید.(2) گفتهاند مستى، هم مستى شراب است و هم مستى دنیا، چرا كه مست نمیفهمد چه میگوید. امام صادق فرمود: هر كس میخواهد بداند نمازش قبول شده یا نه، بنگرد آیا نمازش او را از فحشا و منكر باز داشته است یا نه؟ به هر مقدار كه باز داشته، همان مقدار از نمازش پذیرفته شده است. نماز بى روح تأثیرى در جلوگیرى از گناه ندارد پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند به نمازگزارى كه قلبش همراه دلش حاضر نباشد نمینگرد. وقتى نماز واجب میخوانى، سر وقت بخوان، به گونه نماز وداع كننده اى كه میترسد دیگر بازگشتى نداشته باشد. یعنى گویا آخرین نماز است. حضرت ابراهیم كه درود خدا بر او باد هنگام نماز و نیایش، نالهاش از مسافتی طولانی شنیده میشد و در نمازش مثل بیمناكان، زارى میكرد. به نقل از یكى از همسران پیامبر: رسول خدا صلى الله علیه و آله با ما مشغول صحبت بود، وقت نماز كه میرسید گویى ما را نمیشناخت. امیرالمومنین علیه السلام هنگام وضو از بیم خدا رنگ از چهرهاش میپرید و هر گاه وقت نماز میرسید، میلرزید و رنگ به رنگ میشد. علت آنرا پرسیدند، فرمود: هنگام اداى امانتى رسیده است كه آسمانها و زمین از پذیرفتن آن ابا كردند و ترسیدند. امام حسن مجتبى علیه السلام وقتى از وضو گرفتن فارغ میشد، رنگش عوض میشد. وقتى از او پرسیدند فرمود: كسیكه كى خواهد بر خداى صاحب عرش وارد شود، سزاوار است رنگ ببازد.! امام سجاد هنگام وضو رنگش دگرگون میشد، خانواده اش پرسیدند این چه حالتى است كه هنگام وضو پیدا میكنى ؟ فرمود: آیا میدانى در حضور چه كسى میخواهم بایستم ؟ گاهى در نماز عبا از دوشش میافتاد، ولى آنرا درست نمیكرد تا نمازش پایان یابد، علت را پرسیدند، فرمود: میدانید در برابر چه كسى ایستاده بودم؟ نماز بنده به مقدارى پذیرفته است كه اقبال و توجه قلبى داشته باشد. وقتى امام سجاد علیه السلام به نماز میایستاد، مثل تنه یك درخت بى حركت بود، مگر آنچه را باد تكان دهد! موضوعات مرتبط: برچسبها: سلام كلمهایست زیبا كه هم بر كام شیرین میآید و هم با معنای خوشش، رابطهی میان گویند و شنوندهاش را گرم میكند. سلام به معنی سلامتی و امنیت است و وقتی بر كسی سلام میدهی، به او میگویی كه تو از سوی من در امانی و خیالت تخت كه تا با منی خاطرت آسوده خواهد بود. و خلاصه آنكه سلامت یعنی سرت سلامت! سلام را معمولا وقتی میگویی كه با كسی چهره به چهره شوی، آنگاه است كه حضورت را با طنین سلام، سبز میكنی و نیز خاطر او را. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب فلسفه حجاب در نماز چيست؟ خدا كه با همه محرم است! با توجه به اين كه خداوند متعال عليم و حكيم است، پس يكايك احكام، حكمت خاصى دارند، ولكن پى بردن به آن اسرار، براى ما هم، ميسر نيست و هم، چندان مفيد نيست چه اين كه با علم محدود ما از نيازها، استعدادها و نيز راه رفع نيازهاى واقعى و شكوفا كردن استعدادها به نحو صحيح و بدون مخاطرات جسمى و روحى، مادى و معنوى، چگونه مىتوان چنين ادعايى نمود. علاوه بر اين كه اساس در اين احكام، فراخوان بشر به تعبد و اظهار بندگى در مقابل حضرت پروردگار است. البته چه بسا ممكن است آگاهى به اين اسرار و حكمتها حداقل در بعضى افراد، موجب تقويت انگيزه آنها در پيروى از آن دستورات شود به همين جهت در صدد كنكاش از اسرار و حكمتهاى احكام مىكنند. به هر صورت حجاب و پوشش بانوان در نماز، علل و فلسفههاى متعددى دارد؛ از جمله: الف. اين خود نوعى تمرين مستمر و روزانه براى حفظ حجاب مىباشد و يكى از عواملى است كه در پاسداشت دائمى پوشش اسلامى زن و جلوگيرى از آسيبپذيرى آن، نقش مهمى ايفا مىكند. ب. وجود پوششى يك پارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بيشتر مىكند و از التفات ذهن به تجملات و چيزهاى رنگارنگ مىكاهد و ارزش نماز را صد چندان مىكند. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب اقامه نماز علاوه بر تاثیراتی که بر روح و جان انسان دارد بر سلامتی انسان نیز تاثیر دارد که البته تاکنون در این حد کشف شده و قطعا تاثیرات نماز بیش از این حرفهاست. نتایج تازهترین تحقیقات علمی نشان میدهد، خواندن نماز صبح، بهترین شیوه برای پیشگیری از بیماریهای قلبی ـ عروقی است. بر اساس تحقیقات انجام شده از سوی مؤسسه قلب و عروق اردن، خواب طولانی مدت در طول شبانهروز، مهمترین عامل ابتلا به بیماریهای قلبی است. این تحقیقات نشان میدهد اگر فردی به مدت طولانی بخوابد، ضربان قلب او به پنجاه بار در دقیقه كاهش مییابد كه این امر، منجر به كندی گردش خون در سرخرگها و سرانجام، انسداد رگها شده و حملات قلبی عروقی را به دنبال خواهد داشت. این تحقیق همچنین بر ضرورت حداقل پانزده دقیقه تحرك بدنی پس از چند ساعت خواب تأكید میكند. در نتایج این تحقیق با بیان این كه ادای نماز صبح برای این امر كافی است، به سلامت قلبی مسلمانانی كه صبح زود بیدار شده و برای انجام فریضه نماز به مسجد میروند، اشاره شده و آمده است: اگر این عمل در مسجد و یا به صورت گروهی انجام شود، نتیجه بهتری خواهد داشت. موضوعات مرتبط: برچسبها: قسمت اول: راههاى تقويت ارتباط با خدا
قال الصادق عليه السلام «يا ابن جندب قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما اوحى: انما اقبل الصلاة ممّن يتواضع لعظمتى و يكف نفسه عن الشهوات من اجلى و يقطع نهاره بذكرى و لايتعظم على خلقى و يطعم الجائع و يكسو العارى و يرحم المصاب و يؤوى الغريب فذلك يشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اكلأه بعزتى و استحفظه ملائكتى يدعونى فالبّيه و يسألنى فاعطيه فمثل ذلك العبد عندي كمثل جنّات الفردوس لا يسبق اثمارها و لاتتغير عن حالها.»1 اي جندب خداوند فرمود نماز کسي را مي پذيرم که در پيشگاه عظمت من خشوع کرده و خويش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش را با ياد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سير و برهنگان را بپوشاند و بر گرفتاران لطف نمايد و آوارگان را پناه دهد. براي چنين آدمي نوري در تاريکيها و بردباري در نادانيها قرار مي دهم و با عزت خود دربرش مي گيرم و فرشتگانم او را حفاظت مي کنند و اگر مرا خواند اجابتش مي کنم و اگر چيزي بخواهد مي دهم و چنين بنده اي نزد من بسان باغهاي بهشت است که حالشان هيچگاه دگرگون نمي شود. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
وقتی که شیطان نا امید شد! آتشی که از خورشید می بارید، زمین را تنور داغ کرده بود حالا تشنگی بیشتر خودش را نشان می داد. چند روز بود که در محاصره دشمن بودند و در این بیابان داغ و سوزان دشمن نمی گذاشت که آنها از رودخانه آبی بردارند. صدای طبل ها و شیپورهای شیطان تمام صحرا را پر کرده بود و فریادهایشان نمی گذاشت که صدا به صدا برسد. شمشیر زدن در چنین وضعیتی واقعاً دشوار بود. آن هم با دشمنی که صدها برابر آنها سرباز داشت. آنروز میدان جنگ، بیش از 70 قهرمان شیر دل را یک جا در خودش می دید. آن ها یکی پس از دیگری به میدان می آمدند و انبوهی از دشمنان خدا را به خاک می انداختند و پس از نبردی دلاورانه به دیدار خدایشان می شتافتند ... خورشید که به وسط آسمان رسید سربازان دشمن صحنه ای دیدند که از تعجب سرجایشان میخ کوب شدند! امام حسین(ع) به همران یاران باوفایش خسته و تشنه به نماز ایستادند. لشکریان یزید خندیدند و مسخره کردند. سپس کمان ها را کشیدند و باران تیر ها شروع شد. مثل این که شیطان اصلاً دوست نداشت نماز اول وقت امام حسین(ع) و دوستانش را ببیند.
صحنه ای باور نکردنی به وجود آمده بود؛ تعدادی از یاران فداکار امام در برابر امام صف کشیدند تا شیطان به نقشه ای که در سر داشت نرسد ... . پیامبر اعظم (ص) می فرماید : شیطان همواره از کسی که مواظب نماز های پنج گانه اش باشد ترسان و گریزان است اما همین که او در نمازش کوتاهی کند شیطان نیز جرأت پیدا می کند و آنرا به گناهان بزرگتر گرفتار می کند موضوعات مرتبط: برچسبها: واژهٔ نماز واژهای پارسی است که ایرانیان برای واژهٔ «صلاة» عربی به کار بردند. این واژه به معنای خم شدن و سرفرودآوری برای ستایش و احترام است.[۱] واژهٔ نماز نامواژهای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیمکردن است.
برخی حدس زدهاند که این واژه از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت گرفته شدهباشد که محتمل نیستمحمد مسعود نوروزی معتقد است کلمه نماز از ریشه نماچ که در پارسی میانه (پهلوی زمان ساسانیان) است گرفته شده و فعل نماچ پورتن به معنای نماز بردن و تعظیم کردن به کار رفتهاست؛ و قبل از آن در ایران باستان از ریشه نم به معنای خم شدن و سر فرو آوردن مشتق شدهاست. در اوستا نماز به صورت نمنگه یا نمه به معنای دعا و درود آمدهاست نماز در دین یهود نماز در یهودیت (در عبری: تفیلا תפלות) و در جمع تفیلیم یا تفیلوت خوانده میشود. توضیحات دقیق در باب آنها را میتوان در سیدور یا بخشهای میشنا کتب سنتی دعای دیانت یهودی جست. معمولا در هر روز سه نماز میخوانند و در روز شبات شنبه و سایر روزهای مقدس فرقههای ارتدکس و محافظه کار یک نماز اضافی هم به نام موسف خوانده میشود.
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب براستي چرا بايد نماز خواند؟ اين سوالي است که خيليها به آن دچارند حتي نمازخوانها! متن زير را بخوانيد تا روشن شويد.
عبادت، وسيله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمايى است که ما را به کمال مىرساند; مثلا وقتى پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن تشويق کرده و يا وادار مىکنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را مىخواهند و اين امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نيازى ندارند. آيات و روايات، فلسفه و حکمت تشريع نماز را چنين بيان کردهاند: موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب نماز حقیقی دست آوردهای ارزشمندی برای نمازگزار راستین به همراه دارد. نوشتهای را که در پیش رو دارید، میکوشد بازتاب زیبای این ارمغان ملکوتی را در سیره و سخن امام رضا (علیه السلام) به طور خلاصه بیان کند.
برترین عملاز منظر امام رضا(علیه السلام) هیچ عملی برتر و ارزشمندتر از نماز نیست، چرا که بهترین و میانبرترین راه برای رسیدن به قرب الهی است. امام رضا(علیه السلام) همواره میفرمودند: «الصّلاة قربان کل تقیٍّ؛ نماز هر انسان پارسائی را به خداوند نزدیک میکند.» (من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 210) به همین جهت آن حضرت به ابراهیم بن موسی فرمودند: «لاتۆخرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ علیک، ابدأ باوّل الوقت؛ انجام نماز را بدون علت از اول وقت آن تأخیر نینداز، همیشه در اول وقت آن شروع کن!»(بحارالانوار، ج 49، ص 49) امام هشتم (علیه السلام) خود نیز چنین بود و به هیچ قیمتی فضیلت نماز اول وقت را از دست نمیداد حتی در مهمترین جلسات سیاسی و علمی امام به نماز اول وقت اهمیت میداد. روایت زیر نشانگر این واقعیت است: به دستور مأمون، علمای برجسته از فرقههای گوناگون در مجالس مناظره حاضر میشدند و امام رضا (علیه السلام) با آنها مناظره و بحث میکرد. موضوعات مرتبط: برچسبها: انسان در مسیر زندگی دنیایی خویش، لحظاتی شیرین و به یاد ماندنی را تجربه می کند که شیرینی آن، همیشه در کام وجودش ماندگار است. از بین تمام این لحظات، شیرین ترین لحظات عمر یک مؤمن واقعی، لحظاتی است که با خدای بی نیاز به خلوت نشسته و به راز و نیاز و عبادت با حضرت حق می پردازد. البته این شیرینی را، انسانی می تواند احساس کند که طعم ایمان واقعی را از عمق جانش چشیده باشد. چنین کسی هرگز حاضر نیست که این لحظه ی زیبا و دلربا را با تمام دنیا و آنچه در آن است معاوضه نماید. او در حال عبادت و نماز که زیباترین مصداق عبادت است، به معشوق واقعی خویش دست یافته و از خلوت با او به چنان لذّتی دست یافته که در کل این عالم، برای آن مانندی نمی بیند، و لذا به هیچ قیمتی حاضر نیست آن را از دست بدهد. موضوعات مرتبط: برچسبها:
سپاس نعمتهای حقتعالی، نشان معرفت و ادب و بندگی است. در آیات و روایات، به مسئله شکرگزاری از نعمتها، بسیار سفارش شده و اینکه یاد نعمتها، محبت انسان را به خدا زیاد میکند و نعمتهای الهی را مستدام و افزون میگرداند.
گرچه شکر نعمتها، از توان و طاقتبشر بیرون است، ولی انسان باید به هر قدر که میتواند، سپاسگزاری احسان و نعمت و نیکی پروردگار باشد. یکی از شکلهای شکر، سجده بر خاک کردن و پیشانی بر خاکنهادن در برابر خداوند و شکر گفتن اوست. و «سجده شکر» یکی از تعقیبات نماز به حساب آمده است. (مرحوم علامه مجلسی، جلد 83 بحار الانوار).موضوعات مرتبط: برچسبها: استاد مطهري در کتاب" آزادي معنوي" مينويسديکي از گناهان، استخفاف نماز يعني سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن يک گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفيف شمردن، استخفاف کردن، بي اهميت تلقي کردن گناه ديگري است. پس از وفات امام صادق عليه السلام ابوبصير آمد به امّ حميده تسليتي عرض کند. امّ حميده گريست. ابوبصير هم که کور بود گريست. بعد امّ حميده به ابوبصير گفت: ابوبصير! نبودي و لحظه ي آخر امام را نديدي؛ جريان عجيبي رخ داد. امام در يک حالي فرو رفت که تقريباً حال غشوه اي بود. بعد چشمهايش را باز کرد و فرمود: تمام خويشان نزديک مرا بگوييد بيايند بالاي سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کرديم. وقتي همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طي ميکرد يکمرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعيت و همين يک جمله را گفت:اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ هرگز شفاعت ما به مردمي که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسيد. اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم کرد." موضوعات مرتبط: برچسبها: کسی که ترک کننده نماز را به دادن طعامی یا لباسی یاری کند، مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته ، که اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد (صلی الله علیه و آله ) است در مورد اهمیت نماز و نقش آن در بازدارندگی از گناهان بسیار سخن گفتهایم و شاهدیم که مردم ما، مردمی هستند که مقید به اقامه نمازند. و در این بین عدهای هم هستند که نماز را ترک کرده اند و یا هرگز نخوانده اند که اکنون بخواهند ترک کنند . با این حال و به ظاهر، در روند زندگی اینان با نمازگزاران تفاوتی احساس نمیشود. پس فرق میان افراد نمازگزار با کسانی که تارک نمازند چیست ؟ ترک نماز، کوتاهی در مهمترین دستور الهى و انجام ندادن بزرگترین وظیفه و برنامه زندگى است و این مساوی است با ناشکرى، ناسپاسى و کفران نعمتهاى الهى و برداشتن عمود و ستون دین؛ زیرا نماز پایه و ستون اصلی دین است. در حالىکه عبادت است که انسان را به هدف آفرینش رهنمون مىشود. بی نمازی، باعث مىشود که آفرینش و زندگى انسان، بیهوده و لغو جلوه کند؛ ترک نماز و نیایش، موجب ترک لذت بخشترین حالات انسان است. موضوعات مرتبط: برچسبها: هر انسان مؤمنی از زمانی که به تکلیف می رسد تا زمانی که می خواهد از این دنیای فانی رخت بر بندد و به عالم باقی سفر نماید، از طرف خداوند حکیم موظّف به انجام تکالیفی شده، که در بین این تکالیف هیچ تکلیفی از نظر ارزش، به اهمیت نماز نمی رسد. در حقیقت به جرأت می توان گفت: گل سرسبد تمام واجبات، نماز است و هیچ واجبی جای نماز را نمی-گیرد. تا جایی که پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت امام باقر (علیه السلام) در مورد آن می فرماید: (الصلاةُ عمود الدین)1؛ نماز ستون دین است. یعنی خیمه دین ما بر ستون نماز، بر پا شده به گونه ای که اگر نماز نخوانیم خیمه دین ما به زمین می خوابد. موضوعات مرتبط: برچسبها: آخرین مرحله نماز، سلام و درود فرستادن بر پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)، بندگان صالح و همه نماز گزاران است. «تكبیرة الاحرام» اجازه ورود به نماز و «سلام» اجازه خروج از آن است. در باره حكمت و فلسفه «سلام» میتوان به موارد زیر اشاره كرد: موضوعات مرتبط: برچسبها: ۱-برآورده شدن خواسته ها: حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسكری(ع) روایت می كند كه فرمودند: "خداوند متعال با حضرت موسی تكلم كرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. كسی كه نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می كنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم."1 حضرت حجةالاسلام والمسلمین هاشمی نژاد فرمودند: پیرمردی مسن، ماه مبارك رمضان به مسجد لاله زار می آمد. خیلی آدم موفقی بود، همیشه قبل از اذان داخل مسجد بود. به او گفتم: حاج آقا. شما خیلی موفقید، من هر روز كه به مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید، او گفت: نه آقا، من هرچه دارم از نماز اول وقت دارم و بعد گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم. مرحوم حاج شیخ حسن علی نخودكی را پیدا كردم و گفتم: من سه حاجت مهم دارم، دلم می خواهد هر سه تا را خدا در جوانی به من بدهد، یك چیزی یادم بدهید؟ ایشان فرمودند: چی می خواهی؟ گفتم: یكی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم، چون حج در جوانی لذت دیگری دارد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. گفتم: دومین حاجتم این است كه دلم می خواهد یك همسر خوب خدا به من عنایت كند. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. و حاجت سومم این است كه خدا یك كسب آبرومندی به من عنایت فرماید. فرمودند:نماز اول وقت به جماعت بخوان. این عملی را كه ایشان فرمودند من شروع كردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم، هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم كسب با آبرو به من عنایت كرد. - برآورده شدن خواسته ها: حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسكری(ع) روایت می كند كه فرمودند: "خداوند متعال با حضرت موسی تكلم كرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. كسی كه نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می كنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم."1 حضرت حجةالاسلام والمسلمین هاشمی نژاد فرمودند: پیرمردی مسن، ماه مبارك رمضان به مسجد لاله زار می آمد. خیلی آدم موفقی بود، همیشه قبل از اذان داخل مسجد بود. به او گفتم: حاج آقا. شما خیلی موفقید، من هر روز كه به مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید، او گفت: نه آقا، من هرچه دارم از نماز اول وقت دارم و بعد گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم. مرحوم حاج شیخ حسن علی نخودكی را پیدا كردم و گفتم: من سه حاجت مهم دارم، دلم می خواهد هر سه تا را خدا در جوانی به من بدهد، یك چیزی یادم بدهید؟ ایشان فرمودند: چی می خواهی؟ گفتم: یكی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم، چون حج در جوانی لذت دیگری دارد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. گفتم: دومین حاجتم این است كه دلم می خواهد یك همسر خوب خدا به من عنایت كند. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. و حاجت سومم این است كه خدا یك كسب آبرومندی به من عنایت فرماید. فرمودند:نماز اول وقت به جماعت بخوان. این عملی را كه ایشان فرمودند من شروع كردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم، هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم كسب با آبرو به من عنایت كرد. موضوعات مرتبط: برچسبها: بیانات آیة الله بهجت(ره) در باب نماز از سخنان ایشان جمع آوری شده و در این جا ارائه می گردد . امید که مورد استفاده قرار گیرد.
- نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است... نماز برای خضوع و خشوع جعل(قرار داده) شده است با همه مراتب خضوع و خشوع.(1) - نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ [لذّت بخشترین لذتها] که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست!(2) - نماز، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ میشود.(3) - تمام لذتها روحی است؛ و آنچه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است.(4) - قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است.(5) - نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است... مؤمن بعد از لقای او، نه تنها به سراغ حبشیّه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد.(6) موضوعات مرتبط: برچسبها: حقیقت آن است که نماز را بپاس نعمتهای بیکران الهی و عنایتهای لحظه لحظه و گوناگون آن خدای بزرگ بپا میداریم. نمازی که ستون خیمه دین است. نمازی که اگر قبول شود سایر عبادات قبول شده و پذیرفته میشود (1). نمازی که معراج مومن است (2). نمازی که بازدارنده انسان است از هر بدی (3). اما آیا هر نمازی چنین است؟
معنای لغوی نماز (صلاة)اهل لغت گفته اند: حقیقت لغوی "نماز" که مترادف عربی آن "صلاة" است، یعنی دعا کردن و درود فرستادن، اما در حقیقت شرعیه و اهل شرع، نماز (صلاة) همان حرکات مخصوص است با آداب و شرائطی خاص برای خشنودی خدای بزرگ و چنانچه برخی از شرایط آن از بین رود نماز از اعتبار افتاده و دیگر نماز نیست. مثلاً اگر انسان با آب غصبی وضو بگیرد، بالتبع وضوی او باطل است و در پی آن نمازش دچار اشکال میشود و از درجه اعتبار ساقط میگردد یعنی دیگر نماز نیست و گویا او نماز نخوانده است، این نماز نمیتواند: 1- معراج مومن باشد. 2- چون قبول نیست حتماً نمیتواند قبول کننده سایر اعمال باشد. 3- این نماز نمیتواند بازدارنده از فحشاء و منکر باشد 4- و این نماز حتماً ستون خیمه دین نخواهد بود. پس باید نماز ما شرایط صحت را داشته باشد. حال ممکن است عدم تحقق برخی شرایط آن از روی ندانستن مسئله باشد. در این حالت، در پاره ای از صُوَر- به صحت نماز، لطمه ای وارد نمیشود. اما اصرار بر عدم تحقق شرایط صحت ویا زیاد نمودن و یا کاستن از آن، مشکلی است که حتماً نماز را تباه میسازد مانند مسئله تکتف و یا تامین و یا سجده نکردن بر خاک در هنگام نماز. اصل قضیه این است که سجده فقط مخصوص خداست نه کس دیگر موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |